دوشنبه 89/2/27 ساعت 7:34 عصر
i نقل ازشهادت حضرت فاطمه توسط مولوی
من کاری به سخنان سخیف این فرد(مولوی عبدالحمید) ندارم به این مطالب که برگرفته از منابع وکتب اهل سنت هست دقت کنید:
در کتابهای «عقد الفرید» و «تاریخ ابو الفداء» و ... در این مورد اینگونه آمده است:
ابوبکر گروهی را به سرکردگی عمربن الخطاب بسوی خانه حضرت علی (ع) گسیل داشت و به سرکرده آنها گفت: اگر در برابر فرمانت سر فرود نیاوردند با آنان پیکار کن. عُمر با شعله ای از آتش حرکت کرد تا خانه وحی و رسالت را به آتش بکشد، در این گیر و دار بود که دخت فرزانه پیامبر اکرم (ص)، فاطمه (س) با او روبرو شد و فرمود: هان! ای پسر خطّاب آیا آمده ای تا خانه ما را به آتش بکشی؟ عُمر پاسخ داد: آری مگر اینکه همان را که امّت گردن نهاده اند بپذیرید و باخلیفه انتخابی ما دست بیعت دهید. (1)
و همچنین در تاریخ طبری و الامامه و السیاسه، آمده است: به خدا سوگند خانه را به آتش خواهم کشید مگر اینکه به منظور بیعت از خانه بدر آیید و یا گفت: با شما هستم، یا به منظور بیعت از خانه بدر آیید یا خانه را با هر آن کس که در آن است به آتش خواهم کشید. برخی به او گفتند: دخت پیامبر اکرم (ص) در آن خانه است، پاسخ داد: اگر چه او باشد.(2)
مؤلف کتاب الامامه و السیاسه می نویسد: ... سرانجام آن گروهی که نزد حضرت علی (ع) بودند از خانه بیرون آمدند و بناگزیر بیعت نمودند و تنها حضرت علی (ع) در خانه ماند و فرمود: من سوگند یاد کرده ام که تا قرآن را جمع آوری ننمایم، نه از خانه خارج شوم و نه عبا بر دوش افکنم. در این هنگام بود که دخت پیامبر اکرم (ص) حضرت فاطمه (س) بر آستانه درب ظاهر شد و فرمود: تاکنون گروهی را که برای رسیدن به حضور کسی آمده باشند، بدتر و خشن تر از شما به خاطر ندارم، شماها مردمی هستید که پیکر مطهر پیامبر اکرم (ص) را در برابر ما رها کردید و ... .
شهرستانی در کتاب الملل و النحل به نقل از نظّام معتزلی آورده است که: عُمر در غوغای روز بیعت بگونهای بر شکم دختر پیامبر اکرم (ص) زد که جنین وی سقط گردید، او نعره می کشید که: خانه حضرت فاطمه (س) را با هر آنکه در آن است به آتش بکشید. و این فرمان در حالی صادر شد که در آن خانه جز حضرت فاطمه (س) و شوهر گرانقدرش حضرت علی (ع) و دو نور دیده اش امام حسن و امام حسین (علیها السلام) هیچ کس نبود.(3)
منابع :
1- عماد الدین اسماعیل ابى الفداء، تاریخ ابى الفداء، ج 1، ص 56، (دار المعرفة، بیروت)- العقد الفرید، ابو عمر احمد بن محمد بن عبد ربّه اندلسى، ج 2، ص 254، (مکتبة الهلال، مصر و دار الکتاب العربى، بیروت 1990 م).
2- محمد بن جریر طبرى، تاریخ الطبرى، ج 3، ص 198، (لیدن و دار المعارف مصر)- ابو محمد، عبدالله بن مسلم بن قتیبه دینورى الامامه و السیاسه، ج 1، ص 13، حلبى 1388 هـ).
3- شهرستانى، الملل و النحل، ج 1، ص 57، (دار المعرفة، بیروت، مطبعة الحلبى، مصر 1410 هـ) شهاب الدین بن حجر عسقلانى، لسان المیزان، ج 1، ص 268، (مؤسسة اعلمى، بیروت 1406 هـ)
نوشته شده توسط: امیر علی
نوشته های دیگران ()
*******
************
*********************************
************
*******
دوشنبه 88/11/19 ساعت 1:17 عصر
i عکسهای عجیب
عکس عجیب و باورنکردنی: دختری با پاهای پیچ خورده
نوشته شده توسط: امیر علی
نوشته های دیگران ()
*******
************
*********************************
************
*******
سه شنبه 88/8/5 ساعت 12:29 عصر
i رهنورد حاضر به ادامه زندگی با موسوی نیست
الجزیره: رهنورد حاضر به ادامه زندگی با موسوی نیست
روزنامه "الجزیره" چاپ عربستان روز پجشنبه نوشت :اختلافات بین "محمود احمدی نژاد" رییس جمهورایران و "میر حسین موسوی"رقیب سرسخت وی در انتخابات دهم اکنون به حدی زندگی خانوادگی موسوی را تحت تاثیر قرار داده که همسر وی حاضر نشده زندگی کردن در کنار موسوی را حتی برای لحظه ای ادامه دهد . این روزنامه افزود : ادامه برخوردها و تنش های سیاسی در ایران زندگی برخی از شخصیت های سیاسی ایران را در معرض فروپاشی قرار داده است .
الجزیره مدعی شد : اختلافات "میرحسین موسوی" با همسرش "زهرا رهنورد" اکنون به مرحله ای از ضرب و شتم , پرخاشگری و طلاق احتمالی بین طرفین رسیده است .
این روزنامه در بخش دیگری از این گزارش با اشاره به پناهنده شدن " نرگس کلهر " دختر " مهدی کلهر " نوشت : ساخت فیلمی در خصوص ایران از سوی نرگس کلهر، پدرش را در برابر موجی ازانتقادات شدید از سوی مخالفان دولت احمدی نژاد قرار داده است .
الجزیره نوشت : مشاور رسانه ای رییس جمهور ایران با اشاره به خروج دخترش گفت که وی هیچ نقشی در تولید چنین فیلمی و خروج وی به آلمان نداشته است .
|
نوشته شده توسط: امیر علی
نوشته های دیگران ()
*******
************
*********************************
************
*******
پنج شنبه 88/6/26 ساعت 12:16 عصر
i روز قدس
روز قدس فقط روز فلسطین نیست، روز اسلام است؛ روز حکومت اسلامی است. روزی است که باید جمهوری اسلامی در سراسر کشورها بیرق آن برافراشته شود. روزی است که باید به ابرقدرتها فهماند که دیگر آنها نمیتوانند در ممالک اسلامی پیشروی کنند.امام خمینی (ره)
روز جهانی قدس از دیدگاه امام خمینی |
امام خمینی (ره) در روز 16 مرداد سال 1358 مصادف با سیزدهم رمضان 1399 همزمان با شروع دور تازهای از جنایات بیرحمانه رژیم اشغالگر صهیونیستی در لبنان طی پیامی، روز جمعه آخر ماه مبارک رمضان را به عنوان «روز جهانی قدس» تعیین کردند و عموم مسلمین جهان را به همبستگی اسلامی در این روز بزرگ فراخواندند. متن پیام امام خمینی (ره) به این شرح است: بسمالله الرحمن الرحیم من در طی سالیان دراز،خطر اسرائیل غاصب را گوشزد مسلمین نمودم، که اکنون این روزها به حملات وحشیانة خود به برادران و خواهران فلسطینی شدت بخشیده است، و به ویژه در جنوب لبنان به قصد نابودی مبارزان فلسطینی، پیاپی خانه و کاشانة ایشان را بمباران میکند. من از عموم مسلمانان جهان و دولتهای اسلامی میخواهم که برای کوتاه کردن دست این غاصب و پشتیبانان آن به هم بپیوندند و جمیع مسلمانان جهان را دعوت میکنم آخرین جمعة ماه مبارک رمضان را که از ایام قدر است، و میتواند تعیین کنندة سرنوشت مردم فلسطین نیز باشد، به عنوان «روز قدس» انتخاب، و طی مراسمی همبستگی بینالمللی مسلمانان را در حمایت از حقوق قانونی مردم مسلمان اعلام نمایند. از خداوند متعال پیروزی مسلمانان را بر اهل کفر خواستارم. والسلام علیکم و رحمةالله و برکاته. روحالله الموسوی الخمینی امام خمینی چند روز پس از صدور این پیام در جمع اقشار مختلف مردم به تشریح ویژگیهای روز جهانی قدس پرداختند. امام در این سخنرانی که روز 25 مرداد 1358 در شهر قم بیان کردند، فرمودند: بسمالله الرحمن الرحیم «روز قدس» یک روز جهانی است. روزی نیست که فقط اختصاص به قدس داشته باشد. روز مقابلة مستضعفین با مستکبرین است. روز مقابلة ملتهایی است که در زیر فشار ظلم آمریکا و غیر امریکا بودند، در مقابل ابرقدرتهاست. روزی است که باید مستضعفین مجهز بشوند در مقابل مستکبرین، و دماغ مستکبرین را به خاک بمالند. روزی است که بین منافقین و متعهدین امتیاز خواهد شد. متعهدین این روز را روز قدس میدانند، و عمل میکنند به آنچه باید بکنند. و منافقین ـ آنهایی که با ابرقدرتها در زیر پرده آشنایی دارند و با اسرائیل دوستی ـ در این روز بیتفاوت هستند، یا ملتها را نمیگذارند که تظاهر کنند. روز قدس روزی است که باید سرنوشت ملتهای مستضعف معلوم شود، باید ملتهای مستضعف اعلام وجود بکنند در مقابل مستکبرین. باید همانطور که ایران قیام کرد و دماغ مستکبرین را به خاک مالید و خواهد مالید، تمام ملتها قیام کنند و این جرثومههای فساد را به زبالهدانها بریزند. روز قدس روزی است که باید این دنبالهروهای رژیم سابق در ایران، و آن توطئهچینهای رژیم فاسد و ابرقدرتها در سایر جاها خصوصاً در لبنان، تکلیف خودشان را بدانند. روزی است که باید همت کنید و همت کنیم که قدس را نجات بدهیم؛ و برادران لبنانی را از این فشارها نجات بدهیم. روزی است که باید تمام مستضعفین را از چنگال مستکبرین بیرون بیاوریم. روزی است که باید جامعة مسلمین همه اظهار وجود بکنند و هشدار بدهند به ابرقدرتها و به این تفالههایی که مانده است از آنها ـ چه در ایران و چه در سایر جاها. روز قدس، روزی است که باید به این روشنفکرانی که در زیر پرده با آمریکا و عمال امریکا روابط دارند هشدار داد. هشدار به اینکه اگر از فضولی دست برندارید، سرکوب خواهید شد! ما به آنها مهلت دادیم و با آنها با ملایمت رفتار کردیم که شاید دست از شیطنت بردارند و اگر دست برندارند، کلمة آخر را خواهیم گفت و خواهیم به آنها فهماند که دیگر رژیم سابق قابل برگشتن نیست و دیگر امریکا نمیتواند به اینجا حکومت کند، و دیگر سایر ابرقدرتها نمیتوانند در این مملکت حکومت کنند. روز قدس روزی است که باید به همة ابرقدرتها هشدار داد که باید دست خود را از روی مستضعفین بردارید و سر جای خود بنشینید. اسرائیل دشمن بشریت، دشمن انسان، که هر روز غائله ایجاد میکند و برادرهای ما را در جنوب لبنان به آتش میکشد، باید بداند که دیگر اربابهای او رنگی ندارند در دنیا، و باید انزوا اختیار کنند؛ طمعها را از ایران باید قطع کنند، دستهای آنها باید از همة ممالک اسلامی قطع شود؛ عمال آن در همة ممالک اسلامی باید کنار بروند. روز قدس روز اعلام یک چنین مطلبی است. اعلام این است به شیاطینی که ملتهای اسلام را میخواهند کنار بگذارند، و ابرقدرتها را به میدان بیاورند. روز قدس روزی است که قطع آمال آنها را بکند؛ و به آنها هشدار بدهد که گذشت آن زمانها. روز قدس روز اسلام است. روز قدس روزی است که اسلام را باید احیا کرد و احیا بکنیم، و قوانین اسلام در ممالک اسلامی اجرا بشود. روز قدس روزی است که باید به همة ابرقدرتها هشدار بدهیم که اسلام دیگر تحت سیطرة شما، به واسطة عمال خبیث شما، واقع نخواهد شد. روز قدس، روز حیات اسلام است. باید مسلمین بهوش بیایند، باید بفهمند قدرتی را که مسلمین دارند؛ قدرتهای مادی، قدرتهای معنوی. مسلمین که یک میلیارد جمعیت هستند و پشتوانة خدایی دارند و اسلام پشتوانة آنهاست و ایمان پشتوانة آنهاست از چه باید بترسند؟ ما با یک جمعیت کمی در مقابل دشمنهای زیاد، دشمنهای بسیار، قیام کردیم و ابرقدرتها را شکست دادیم. و کسی گمان نکند که دیگر بعضی از این قشرهای فاسد، بعضی از این چپروهای امریکایی یا غیر امریکایی، بتوانند در این مملکت اظهار وجود کنند. آن روز که ما بخواهیم و ملت ما بخواهند، در ظرف چند ساعت تمام آنها به زبالهدانهای فنا خواهند ریخته شد. ملت بزرگ ما دیگر از این حرکات مذبوحانه نخواهد ترسید. حرکات اسرائیل در جنوب لبنان و نسبت به فلسطین همین حرکات مذبوحانه است. حرکاتی است که اواخر عمر، اشخاص فاسد میکنندـ چنانچه شاه ما، شاه مخلوع ایران این حرکات را کرد، و منتهی به فنا شد. دولتهای عالَم بدانند که اسلام شکست بردار نیست. اسلام و تعالیم قرآن بر همة ممالک باید غلبه کند. دین باید دین الهی باشد، اسلام دین خداست؛ و باید در همة اقطار اسلام پیشروی کند. روز قدس، اعلام یک چنین مطلبی است،اعلام به این است که مسلمین به پیش! برای پیشرفت در همة اقطار عالَم. روز قدس فقط روز فلسطین نیست، روز اسلام است؛ روز حکومت اسلامی است. روزی است که باید جمهوری اسلامی در سراسر کشورها بیرق آن برافراشته شود. روزی است که باید به ابرقدرتها فهماند که دیگر آنها نمیتوانند در ممالک اسلامی پیشروی کنند. من روز قدس را روز اسلام و روز رسول اکرم میدانم، و روزی است که باید ما تمام قوای خودمان را مجهز کنیم؛ و مسلمین از آن انزوایی که آنها را کشانده بودند خارج شوند، و با تمام قدرت و قوت در مقابل اجانب بایستند و ما در مقابل اجانب با تمام قوا ایستادهایم، و نخواهیم اجازه داد کسان دیگر در مملکت ما دخالت کنند، و مسلمین نباید اجازه بدهند که کسان دیگر در ممالکشان دخالت کنند. در روز قدس، ملتها باید به حکومتهایی که خائن هستند هشدار دهند. روز قدس روزی است که ما خواهیم فهمید چه اشخاصی و چه رژیمهایی با توطئهگرهای بینالمللی موافقت دارند و با اسلام مخالفت. آنهایی که شرکت ندارند مخالف با اسلام هستند، و موافق با اسرائیل، و آنهائی که شرکت کردند متعهد هستند و موافق با اسلام و مخالف با دشمنان اسلام ـ که در رأس آنها امریکا و اسرائیل است. روز قدس روز امتیاز حق از باطل است، روز جدایی حق و باطل است. من از خداوند تبارک و تعالی خواهانم که غلبه بدهد اسلام را بر همة قشرهای عالَم؛ بر همة مستکبرین، مستضعفین را غلبه بدهد. و از خدای تبارک و تعالی خواهانم که برادرهای ما را در فلسطین، در جنوب لبنان و در هر جایی از عالَم که هستند، از دست مستکبرین و از دست چپاولگران نجات بدهد.
|
|
نوشته شده توسط: امیر علی
نوشته های دیگران ()
*******
************
*********************************
************
*******
جمعه 88/6/20 ساعت 7:47 عصر
i علی (ع) آیینه أعلی
به نام حق متین، دادار مبین، عزیز سرمد، معزی که عزت بندگان خواهد و قرارداد بین خود و خلق خویش مودت را و او تنها محبوبی است که محبت را تا اوج آن پیش بَرَد و در مسند عشق نشیند؛ چو چنین کند جان عاشق خویش بستاند تا بر جان او بنشیند و آنگه از نای او بانگ اناالحق بزند. به نام هو که اوست سلطان و اوست حاکم غالب، در حکومتش عدالت و در غلبه احسان که خود فرمود عدلُ الاحسان که او در خدایی خویش عادل است و قدیم الاحسان در ربوبیتش.
پس به نام دادار پایدار و با سلام و درود بر محمد مصطفی، احسان حق بر کل هستی که رحمت است بر عالمیان. سلام و درود بر آل او که اینان تداوم جاری بودن جملة نور السموات والارض اند که اینان نور هدایتند از سوی حق و هدایت احسانی است به نهایت. با سلام و درود بر علی مرتضی، چهرة عدل خدا در حکومت خدا که علی وجه الله شد، چو وجه الله، به هر سو بنگری وجه او بینی در تداوم هستی و با سلام و درود بر بی بی دو عالم زهرای اطهر، عظمت عدالت و لطافت انسانی.
آن زمان که دیوار کعبه شکافته شد تا به درون رود زنی دردمند که درد او نه درد زایمان که درد حمل بینهایتی و بینهایت را بینهایت درمان کند، زین رو شکافته شد که درون بیت الله رود تا خدایش آسان کند که یدالله به دست خدا گرفته شود. آنجایی که مریم را درد فرا گرفت خدایش از بیت المقدس بیرون راند که اینجا جای زایمان نیست ولی به فاطمه بنت اسد گفت به درون درآ که خانة من محل تولد اوست و خانه اش در آسمان نزد من؛ از در درون نرفت، دو مفهوم داشت او مظهرالعجائب بود از آن دری داخل نشد که بت پرستان می رفتند، دیوار شکافت که بگوید او مرا طلبید و من این خانه از اغیار بپردازم و خود معنا دهم بر این خانه، زین رو دیوار شکافت که بگوید من رهرو خویشم و خدای خویش، درِ خانة من با در سرای دگران تفاوت دارد که علی از اول مظهر العجایب شد به درون شد، سه روز ماندگار شد، در این سه روز در آن خانه چه گذشت خدا داند و علی و بس، چو بیرون آمد چشم بر روی هیچکس نگشود جز جمال محمد و آیة قد افلح المومنین خواند بر او قبل از آنکه قرآن نازل شود. اول جمالی که دید جمال محمد بود و بس و آنگه در کنارش قرار گرفت و پشت محمد محکم شد.
حال علی کیست؟ هر آنچه که می شنوید به حساب جنون عاشقی بگذارید که از سر عشق، معشوقی را خدا پندارد؛ به گفته ظریفی آنان که علی را خدا می دانند کفرش به کنار عجب خدایی دارند. تولدش از کعبه اولین عنایت حق و عنایت خاص. علی در تاریخ حاکمی است سلحشور و عادل، سخاوتمندی بی بدیل، شب زنده داری بی همتا، حکیمی بی مثال، عالمی یگانه و تنهایی به تنهایی خدا که هنوز پس از قرون، علی باز تنهاست و صبوری است که به صبر معنا داد و ایوب را در پیش خویش خجل ساخت. با تولدش آدم صفی اله را پشت سر انداخت و بر سر صبر و شیخیت، نوح را متحیر کرد و با بت شکنی اش، ابراهیم دگر بت شکن نبود و با صبرش در میان قوم خویش موسی را دلداری داد و در کنار محمد دین خدا را یاری کرد و در مناجات شبانه، زبور داود بر داود می خواند، آنچنان که صوت داود از خاک گسسته به دوست پیوسته.
سر خوان او نشسته و با او مدام به شرب الست و بی مهابا جام معرفت و حکمت می گیرد از دوست که محمد فریاد می زند که علی خیرالبشر و آنچنان محکم که می گوید هر که تو را دشمن دارد و دوست ندارد منافق است و هر که تو را دوست دارد مومن است. علی میزان نفاق و ایمان است در میان امت و علی حدید اسلام است. به نام ذوالفقار علی، علی پاسدار کتاب محمد، تاویل کنندة آن و مجری آن و چون چنین همیشه تنها، تنهایی که به تنهایی خدا طعنه می زند، همان گونه که حضرت دوست را نشناختند علی نیز ناشناخته مانده تاکنون؛ علی عاشقی است که در عشق آنچنان پیش رفت که معشوق به او پیوست، گویی که عاشق و معشوق یکی شدند، زین رو به غلط افتادند که علی خداست که علی در عشق و پاکبازی آنچنان در عشق معشوق ملتهب که همه معشوق شد. آهن اگر در آتش افکنده شود آنقدر سرخ شود که آهن رنگ آتش شود، علی در این عشق چنان سوخت که رنگ معشوق شد، چو رنگ او شد وجه الله شد، چو به او پیوست یدالله شد، چو همه تن به او بینا شد عین الله شد و چون او شد کاشف الکروب شد، چون کاشف الکروب شد مفرج المکروبین شد، چون غم از دل برداشت غیاث المستغیثین شد، چون در کنار مومنین شد معین المتوکلین شد، چو معین شد مظهر العجائب شد، چو مظهر العجائب، علی با اعلی نزدیک شد. این عروجش از فرش تا عرش بود ولی همگان می دانند نزولش از بر دوست بود تا به فرش که خدا خوش داشت چهرة خویش را در بین خلایق ببیند که دوست داشت حکمت خویش را ببیند، حکومت و عدالتش را ببیند سخاوتش را ببیند و از او عبودیت خویش را ببیند که علی معبود ملائک شد و مسجود آنان، علی فقط ساجد و عابد به درگه دوست بود و بعد همه خلائق گرفته از ملائک ساجد و عابد علی. علی شد نمونه ای که خدا را در او بینند و در کنارش زندگی کنند.
حضرت دوست در قرآن فرمود: لقاء الله، دیدار خدا. آری عاشقان نائل شوند در سرای دگر به دیدار علی که وجه الله است، آنان که او را دیدند و منکر شدند خدا را منکر شدند، تو که نمی بینی و عشق می ورزی اگر صادق باشی بشارتت باد که به لقا الله نائل شوی، علی خود گفت بای بسم الله، سوره آل عمران، الم، الر و کهیعص است و خود گفت اسم اعظمم حق است. خود گفت بادها را به حرکت درآورد و باران را فرو ریزد و محمد گفت علی قسیم جنت و النار است، چو چنین در حمد مالک یوم الدین است که خود گفت صراط مستقیمم که خود گفت اول و آخر و ظاهر و باطنم و خود گفت بر همه امور آگاهم. عین علی از عین عشق است، لام آن شین عشق است که لطف شوق است و یای علی یای یمین است که اهل یمین قتیل عشق اند که اصحاب یمین یای علی را شناختند، خوشا بر آنان که عین علی را ببینند و لام او را که لطف اوست و آنگه دگر اصحاب یمین نیستند که اینان سابقون السابقونند و مقربون و چون مقربون اینان گویندگان اسرار علی و اینان شب و روز در بر علی در کنار علی.
علی میزان است که خداوند عدل خویش را با این میزان اندازه و جاری کند که خود حق منظورش از رحمان محمد شد و رحیم علی. چو علی رحیم، خاصِ همة هستی و چون خاص همة هستی ولایت همة انبیاء به دست علی، این اوسط بین فرش و عرش، حال در مقام حضرت احدیت.
علی چهره او در آینه الست و محمد جمال او در کنار علی، چو الله پدید شد از این مقوله بگذریم که پیرایه بندند. ولی علی از اعلی شد باز به اعلی. مجیبیت حق به محبت علی است؛ یا علی دریاب مردان خدا را، یا علی دست گیر دوستان خدا را، یاعلی نظری تا عشق در سینه آدمی نمیرد، یا علی دلی و آن دل انباشته از محبت تو، یا علی به دستان ما سخاوت، به دیدگان ما بینایی به لسان ما صداقت به گامهایمان استواری و به اندیشة مان زلالی و به دلهایمان پاکی واین بر نیاید مگر به عشق تو، پس یا علی سینه ها را از عشق خویش هرگز تهی مکن که تو لطف و نجابت و مَقَرّ عشقی، نه هر عشقی که عشق به خوبیها که آن هم تویی
یا علی اگر تو نبودی خدا چگونه شناخته می شد، یا علی اگر تو نبودی هستی چگونه پیدا می شد، یا علی اگر تو نبودی خدا را طاقت تحمل تنهایی نبود که تو همدم و مونس تنهایی خدایی همانگونه که او انیس تو در تنهایی. یا علی تو احدی، چرا که چون تو کسی نیست، علی تو رحمانی که بر همه بخشیدی و تو رحیمی که به خاصان اسرار هویدا کردی، علی تو عادلی که کشتة عدلی، یا علی تو مجیبی که اجابت کرده ای و می کنی خوانندگانت را، یا علی تو ستاری هر آنکس به تو ظلمی کرد چشم پوشیدی، یا علی تو معزی که عزت مردمان خواستی، یا علی تو همة قرآنی که گفتی منم قرآن ناطق، یا علی تو لسان خدایی، یا علی تو شفیعی، یا علی تو همه خیری، یا علی تو عزیزی، تو سلامی و حکیمی و تو...... بگذار بگویم هر چه بادا باد که تو خدای عاشقانی و تویی نهایت دستگیر عاشقان و این تنها کفریست که پیش خدا مرتبتش از ایمان برتر است.
با سلام و درود بر محمد مصطفی که خود فرمود: (من نیامده ام مگر بر ولایت علی) و آن نباء بزرگ نیست مگر علی. و با سلام و درود بر آل او که اینان همه تداوم علی اند در عشق به علی و با سلام و درود بر علی مرتضی چهرة اعلی در آینه هستی و با سلام و درود بر بی بی دو عالم همه عشق علی و با سلام و درود بر اولیای حق که با محبت به علی مورد محبت حق قرار گرفتند و با سلام و درود بر مرادم و عشقم که هر عشقی که به علی است از جمال او دارم و با سلام و درود بر ابا صالح المهدی اوکه بیاید ملائک فریاد زنند او علی است.
منبع: باشگاه اندیشه
نوشته شده توسط: امیر علی
نوشته های دیگران ()
*******
************
*********************************
************
*******
i لیست کل یادداشت های این وبلاگ
نقل ازشهادت حضرت فاطمه توسط مولوی
عکسهای عجیب
رهنورد حاضر به ادامه زندگی با موسوی نیست
روز قدس
علی (ع) آیینه أعلی
[عناوین آرشیوشده]
*********************************